پس از مرگ آشنا به سپیدهشناور بادبامدادانفَرحی داشتم به سایه بید تاریکترین خاطره می لرزد ای ببر زیبا هیچ می شناسیاین استخوان پوسیده راکه دیوانه ی تو بود ؟زندگی باخته ،رعد آسااین صدای من است که می آید … ۶۸ فارسان
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.